ستايشستايش، تا این لحظه: 14 سال و 6 روز سن داره

دخترملوسم

دایره لغت ستایش

خوشگل من خیلی بامزه کلمات را تلفظ میکنی و یه چیز خیلی جالب اینکه وقتی کسی کاری را که میخوای نمیکنه یا سر به سرت میزاره با لهن خوبی میگی ای بابا من که از ذوق واقعا نمیدونم چیکار بکنم فقط بغلت میکنم و فشارت میدم . چشم = چش گوش = اوش مو = م و لپ = اوپ گل = اول قارچ = آرچ خورشيد = اورشيد ابر = اب فرش = فش دست = دس پاشو = پاو بريم = بيم اتو = اتو روسري = اسري لباس = يباس و خيلي چيزهاي ديگه كه فعلا حضور ذهن ندارم اما بعدا دوباره برات مينويسم عزيزم   ...
27 مهر 1390

شیطنتهای ستایش

سلام عزیز مامان, خوبی خوشگل من خیلی شیطون شدی و دل منو و بابایی را میبری تمام  وقت را دوست داری بازی بکنی و ماشااله پرانرژی هستی اما من و بابایی خسته از سر کار  میاییم و شما دلت میخواد که بازی بکنی و چند شبه که همش با گریه میخوابونمت یعنی به ذور , عزیزم متاسفم که نمیتونم زیاد باهات بازی بکنم . خب بریم سر اصل مطلب ستایش کوچولو خیلی شیطون شده دیشب مامانی داشت آشپزی میکرد و ستایش هم طبق معمول آویزون که یکدفعه دیدم  با صدای بلند میخندی , برگشتم دیدم بله روغن مایع را ریختی روی فرش آشپزخونه و ماکارونی رشته ای هم روی زمین و توی کشوی کابینت چه ذوقی میکرد بچم من هم چیزی نگفتم و همش خرابکاری ...
27 مهر 1390

18 ماهگی ستایش جون

سلام دختر عزیزم ,امیدوارم که همیشه سرزنده باشی و پرشور و پرانرژی خیلی بانمک شدی و شیرین زبان ,الهی قربونت برم دیروز مطب دکتر را رو سرت گذاشته بودی با کفشهای جغجغه ای که توی پات بود و با ذوق راه میرفتی و منشی آقای دکتر هم برات ضعف میرفت و شما هم رفتی یه بوس بهش دادی و(خوراکی) به به به قول خودت گرفتی.   ...
13 مهر 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترملوسم می باشد